۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه

برنامه ریزی مسیر دستیابی به هدف ها



شاید تاکنون اقدام به برنامه ریزی های زیادی کرده باشید و اتفاقا در پاره ای از موارد هم موفق بوده اید اما در نهایت با برنامه شما به شکست محکوم بوده است یا نتیجه اکتسابی شما منطبق بر فعالیت های شما نبوده است. می دانید چرا؟ شما برای موفقیت در هر کاری نیاز به دانستن اطلاعات لازم برای انجام آن کار و استفاده از تجربیات مثبت دیگران دارید.
شاید تاکنون اقدام به برنامه ریزی های زیادی کرده باشید و اتفاقا در پاره ای از موارد هم موفق بوده اید اما در نهایت با برنامه شما به شکست محکوم بوده است یا نتیجه اکتسابی شما منطبق بر فعالیت های شما نبوده است. می دانید چرا؟ شما برای موفقیت در هر کاری نیاز به دانستن اطلاعات لازم برای انجام آن کار و استفاده از تجربیات مثبت دیگران دارید.

این که برنامه ریزی های شما هر بار با شکست مواجه شده است، چیز غیرمنتظره ای نبوده است بر عکس داشتن این توقع که شما بدون دانستن مبانی اقدام به برنامه ریزی کرده اید و حتما هم موفق خواهید بود، امری است غیر طبیعی بنابراین برای تدوین یک برنامه جامع ابتدا باید به یک سری اصول توجه کنید که عبارتند از:

۱) برنامه ریزی باید منطبق بر واقعیت باشد:

در برخی اوقات مشاهده می شود دانش آموزان برخلاف آنچه واقعی است، اقدام به برنامه ریزی می کنند به طور مثال یک دانش آموز در طول هفته فقط برای مطالعه مفید ٣٠ ساعت زمان دارد اما هنگام برنامه ریزی ٤٠ یا ٤٥ ساعت برنامه ریزی تدوین می کند. این دقیقا اولین حلقه از زنجیر موفقیت در اجرای برنامه ریزی است که اگر به آن توجه شود، موجب موفقیت و بی توجی به آن باعث شکست در برنامه ها خواهد شد.

یادگیری زبان انگلیسی به سبک ثروتمندان


شاید باورتان نشود ولی دور و بر خودمان خانواده هایی هستند که حاضرند به جای فرستادن فرزندان شان در فصل تابستان به یک کلاس زبان انگلیسی در نزدیکی محل سکونت خود، هفته ای یک و نیم تا دو میلیون تومان هزینه کنند و طی دوره های دو، سه ماهه آنها را به خارج از کشور بفرستند!
شاید باورتان نشود ولی دور و بر خودمان خانواده هایی هستند که حاضرند به جای فرستادن فرزندان شان در فصل تابستان به یک کلاس زبان انگلیسی در نزدیکی محل سکونت خود، هفته ای یک و نیم تا دو میلیون تومان هزینه کنند و طی دوره های دو، سه ماهه آنها را به خارج از کشور بفرستند!

با نزدیک شدن به فصل تابستان و تعطیلات تابستانی، فعالیت موسساتی که کمپ های این چنینی برگزار می کنند به شدت زیاد شده و اگر روزنامه ها و سایت ها را نگاهی بیندازید تبلیغاتی از این دست را زیاد مشاهده می کنید: «کمپ تابستانی آموزش زبان انگلیسی در خارج از کشور»، «برگزاری دوره های زبان تابستانی در کشورهای استرالیا، نیوزیلند، کانادا، انگلستان و سنگاپور برای دو گوره بزرگسالان بالای ۱۸ سال و کودکان از ۷ تا ۱۷ سال و...».

گزارش امروز نگاهی دارد به جزییات برگزاری این کمپ ها و خانواده های مرفه ای که چنین هزینه هایی را برای چشم و هم چشمی انجام می دهند.

بیشتر از کنکور، مراقب خودتان باشید



شب قبل از کنکور با لغو برنامه مرور درس و یادداشت ها به خود استراحت دهید
هر چند که کنکور و ورود به دانشگاه تنها یک مرحله از زندگی است و جمله معروفی می گوید: کنکور همه زندگی نیست، اما نگرانی و استرس های این آزمون برای اکثر داوطلبان یکسان است.

شاید امکان کنترل کامل ترس و اضطراب این آزمون ممکن نباشد، اما توصیه هایی وجود دارد که دانستن و عمل به آنها در کاهش این اضطراب بی تاثیر نیست.

ناگفته نماند که نگرانی و اضطراب ناشی از امتحان، امری طبیعی و در حد معمول آن مثبت است، چرا که باعث تمرکز و دقت بیشتر می شود اما اگر دچار هیجان شدید، ضربان قلب بالا، سردرد و علایم مشابه می شوید، این نوعی اضطرابی منفی است و باید سعی کنید آرامش خود را حفظ کرده و اضطراب خود را به مرز طبیعی برگردانید.

پیش بینی آب و هوا با فناوری های نوین



اطلاع از وضعیت آب و هوا در روزهای آینده موضوع بسیار مهمی است که گاهی می تواند به معنی مرگ و زندگی باشد.

امروزه با استفاده از فناوری های نوینی که در حوزه هواشناسی مورد استفاده قرار می گیرد می توان پیامدهای ناشی از وقوع باران های سیل آسا یا بارش برف های سنگین را تا حد زیادی کاهش داد.

پیش بینی وضعیت آب و هوا براساس اطلاعات دریافتی از منابع مختلف که شامل ابزارها و سیستم های نصب شده در مراکز زمینی، هوایی و دریایی است، انجام می شود.

اما به رغم کاربرد ابزارها و سیستم های پیشرفته ارتباطی در مراکز هواشناسی، تنها برای چند ساعت یا حداکثر چند روز آینده می توان وضعیت آب و هوا را پیش بینی کرد و پیش بینی پدیده های جوی برای دوره های زمانی بلندمدت امکان پذیر نیست.

شب های پردلهره امتحان



شب امتحان که می رسد، تا صبح قدم می زند، حتی یک لیوان شیر گرم هم افاقه نمی کند. در تاریکی شب، کتاب هایی که فردا صبح باید امتحانش را پس بدهد، برق می زند.
انگار صدایش می کنند. گاهی که چرت می زند، خواب می بیند که برگه سوالات را باز می کند و می بیند جواب هیچ کدام را نمی داند از خواب می پرد. دوباره چرت می زند و می بیند نمره آزمون را اعلام کرده اند و او زیر ۱۰ گرفته و باز هم از خواب می پرد، خلاصه این که شب های امتحان برای او حدفاصل بیداری و کابوس است. کابوسی که هرچند او می داند هیچ وقت به واقعیت نمی رسد، اما با شروع امتحانات آخر سال آزارش چندبرابر می شود. اضطراب، هیجانی است که می تواند مفید یا زیان آور باشد. همچنین انواع گوناگونی دارد که هر نوع آن بر یکی از جنبه های زندگی انسان تاثیر می گذارد. یکی از انواع این اضطراب ها، اضطراب امتحان است که وقتی شدت این نوع اضطراب از حد مطلوب فراتر برود، یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموز را تحت الشعاع قرار می دهد.

امتحان دادن، برخی از دانش آموزان را می ترساند و آنها را مضطرب و نگران می کند، این دانش آموزان آنقدر مضطرب و هیجان زده می شوند که حتی ممکن است هرچه را که خوانده اند و آموخته اند در هنگام آزمون پس دادن فراموش کنند.

علائم رایج این اضطراب شامل تنش، عصبی بودن و آرام و قرار نداشتن، تپش قلب، نگرانی و دلهره ، بی خوابی و اشکال در تمرکز حواس است. به ویژه در آزمون های شفاهی اضطراب امتحان به صورت تپش قلب، پریدگی رنگ صورت، لکنت زبان، حرکت های غیرارادی دست و پا، تغییر صدا، لرزش بدن و صدا، تغییر دمای بدن، خشکی دهان و عرق کردن خود را نشان می دهد. با توجه به اهمیتی که در بیشتر نظام های آموزشی به مقوله امتحان داده می شود می خواهیم بدانیم چه عواملی منجر به بروز این اضطراب می شود و راه های کاهش آنها چیست.

توصیه هایی برای پیشگیری از کیف قاپی



جلوگیری از وقوع جرایم بستگی به همکاری شما دارد. در همه امور، پیشگیری مطمئن تر، سهل تر و مقدم بر درمان است.
هنگام حمل پول نقد حتما از اتومبیل استفاده کرده و از پیاده روی بپرهیزید.
از به نمایش گذاشتن پول همراه خود اکیدا بپرهیزید.
هنگامی که قصد ترک اتومبیل را دارید کیف دستی خود را درون خودرو نگذارید.

اگر در آسانسور حبس شدید...



فرض کنید برای انجام کاری عجله دارید، دکمه آسانسور را می زنید. در آسانسور باز می شود، اما ظرفیت آن تکمیل است. به دلیل آن که دیرتان شده، به هر زحمتی خود را داخل کابین جا می دهید. آسانسور حرکت می کند، اما ناگهان چراغ های آن حالتی تهاجمی پیدا کرده، بوی ناشناخته ای از منفذ های کابین به داخل نفوذ می کند و در نهایت برق به صورت کامل قطع و بالابر در میان طبقات از حرکت باز می ایستد. تعداد ضربان قلبتان افزایش یافته و تنفس به شماره افتاده و احساس خفگی می کنید. در این زمان چه می کنید؟
مشکلات فنی، خاموشی موقت برق، تعداد زیاد مسافران، استفاده نادرست از دکمه ها و... از جمله عواملی هستند که می توانند موجب خرابی و توقف نابهنگام آسانسور در میان طبقات شود. در این مواقع، بیشتر کسانی که در آسانسور حضور دارند، به دلیل استرس و اضطراب ناشی از ترس محبوس شدن، احساس خفگی کرده و بی قرار می شوند و مدام فریاد می کشند و تقلا می کنند. باید بدانید که احساس خفگی در کابین آسانسور بیشتر به یک توهم نزدیک است تا واقعیت. هیچ کس در آسانسور خفه نمی شود. ساختار آسانبرهای امروزی به گونه ای طراحی شده است که هوا از منافذ آن رد و بدل شده و اکسیژن به میزان کافی برای تنفس افراد موجود است. از سوی دیگر، توقف نابهنگام آسانسور باعث سقوط آزاد آن نمی شود، بنابراین از فشار به اهرم در و به زور بازکردن آن و پریدن به بیرون اجتناب کنید. این کار با ایجاد اختلال در سیستم کامپیوتری بالابر احتمال سقوط را افزایش می دهد.


وقتی روی پله برقی هستید



با گسترش شهرنشینی، نیاز به وسایل رفاهی هر روز بیش از گذشته احساس می شود؛ پله برقی یکی از این وسایل است؛ نوعی سیستم که ما هر روزه در اماکن پررفت و آمدی همچون مترو و برخی فروشگاه های بزرگ زنجیره ای با آن سر و کار داریم. این وسیله سودمند می تواند تعداد زیادی از افراد را در فاصله زمانی کوتاهی جابه جا کند. حال فرض کنید از واگن مترو خارج شده اید و قصد بالا رفتن با پله برقی را دارید که به طور اتفاقی متوجه فردی سالمند می شوید که به دلیل هراس از سقوط پله برقی ترجیح می دهد با پاهایی خسته و دردناک از پله های ثابت بالا رود. در این زمان چه می کنید؟ بی توجه به او، به راه خود ادامه می دهید یا نحوه ایستادن روی پله برقی را به او آموزش داده و در این راه به او کمک می کنید؟

تهدید، بچه ها را لجباز می کند



شاید شما هم جزو والدینی باشید که در مقابل لجبازی بچه ها برایشان خط و نشان می کشند و آنها را به تنبیه تهدید می کنند اما بد نیست بدانید که روانشناسان معتقدند تهدید، بچه ها را لجبازتر می کند. لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز می شود و حتی می تواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه می خواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی می کنند و یکی از اساسی ترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان می شوند و آنها هم به نوعی به لجبازی با آنها می پردازند.

با بچه هایتان خوب تا کنید



اغلب بچه ها، موجودات حساسی هستند که گاهی یک کلمه حرف، اگر درست گفته شود از نظر تربیتی برای آن ها تاثیر زیادی دارد و برعکس گفتن بعضی حرف ها ممکن است روحیه آنها را تخریب کند.

عده ای از روان شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت، بعد از مطالعات فراوان، بر روی گروهایی از کودکان به نتایجی رسیده اند که بی مناسبت نیست شما هم در جریان آن ها قرار بگیرند. متخصصان توصیه کرده اند که موقع حرف زدن با کودک نباید روی جنبه های منفی تاکید کنید. مثلا به او نگویید اگر حرف بد بزنی دهانت بوی بد می گیرد، بلکه بگویید بیا حرف خوب بزنیم تا دهانمان خوشبو شود. به او نگویید چه کاری نکند به جای آن بگویید باید چه کاری را انجام دهد. برای فرزندتان اولویت ها را براساس منطق خود تعریف نکنید مثلا نگویید دست از بازی بکش و درست را بخوان چون درس مهم تر است! بلکه بگویید بعد از انجام تکالیف مدرسه برو بازی کن. در واقع برای او برنامه بچینید. به جای امر کردن، او را تشویق کنید تا کار مثبتی را انجام دهد.

به نوجوان تان بیاموزید چگونه خرج کند




به فرزند نوجوان خود بیاموزید که چطور در مورد مخارجش برنامه ریزی کند. فهرستی از هزینه های ماهانه او و تاریخ پرداخت آن ها تهیه کنید.

بر عهده شماست که نوجوان خود را با کاربرد پول در دنیای واقعی آگاه و او را کاملا توجیه کنید.
او لازم است بداند پول از کجا به دست می آید و به کجا می رود. اگر اکنون بتواند نحوه درست استفاده کردن از منابع مالی محدود فعلی ای را که برای او تعیین کرده اید، بیاموزد؛ در آینده مشکلات مالی کم تری خواهد داشت و به راحتی می تواند میزان درآمد و هزینه های خود را هماهنگ کند.

خطری به نام " دوست ناباب " در کمین فرزند شماست




بعد از ازدواج مهمترین اتفاق زندگی مشترک انسان ها صاحب فرزند شدن است. فرزندانی که قرار است در آینده سازنده جامعه و کشور باشند ...

یکی از بزرگترین تهدیداتی که همیشه نسل جوان را در معرض خطر قرار می دهد ، مسئله ای به نام " دوستان ناباب " است. بسیاری از ما در مصاحبه های افراد خلاف کار که جنایات بزرگی را مرتکب شده اند به واژه دوست ناباب که آغازگر انحراف این افراد بوده است برخورد کرده ایم. همین مسئله لزوم مراقبت از فرزندان و آموزش صحیح به آنان در بحث دوست یابی را بیش از پیش مشخص می کند. در این نوشته سعی داریم تا شما را با چند اصل در این مورد آشنا کنیم.

فرزندانمان را مستقل بار بیاوریم



پدرومادر باید بزرگ ترین کمان دنیا باشند و بچه ها را به بزرگ ترین تیر دنیا تبدیل و در زمان مناسب شلیکشان کنند تا به آنها استقلال ببخشند. متاسفانه خیلی از خانواده ها به بهانه حمایت و در پناه گرفتن فرزندان، جامعه را برای آنها به قفس یا زندان تبدیل می کنند. نمی دانم چرا خانواده ها تا این حد از فرزندانشان حمایت می کنند.

بچه های این زمانه اگر زمین هم بخورند، یکی فورا دست آنها را می گیرد و خاک را از لباسشان می تکاند ولی بچگی در نسل ما اینگونه نبود. ما حق تجربه کردن را از بچه های خود می گیریم درصورتی که حق و اجازه این کار را نداریم. ما این حق را از آنها می گیریم و به این کارمان افتخار می کنیم. جامعه به پدر و مادرهایی که ازخودگذشتگی می کنند مدال می دهد؛ این معیار را بارها در سریال های تلویزیونی و در واقعیت جامعه درک کرده ایم. به این کار خود افتخار می کنیم اما در قبال آن از بچه هایمان «توقع» داریم. مدام به آنها می گوییم به خاطر تو فلان کار را کردم، به خاطر تو به خودم سختی دادم و...

تدابیر ایمنی را به کودکان بیاموزیم



آیا تمام تدابیر لازم ایمنی را به فرزند خود یاد داده اید؟ موارد زیر می توانند بسیار مفید باشند:


● تماس های تلفنی
۱ فرزند شما هرگز نباید به فردی که تلفن زده بگوید که در خانه تنهاست.
الف: از فرزند خود بخواهید به طرف مقابل چنین بگوید: «والدین من نمی توانند حالا با شما حرف بزنند». در ضمن شما می توانید از منشی تلفنی استفاده کنید.
ب: از فرزند خود بخواهید به شیوه ای مؤدبانه نام و شماره تلفن طرف مقابل را بپرسد تا در صورت لزوم بتوانید به او زنگ بزنید.
پ: فرزندتان باید بلافاصله نام و شماره تلفن طرف مقابل را به شما بدهد.
ت: فرزند شما باید بداند به چه کسی می تواند اطلاعات بدهد.
چگونه می توان «آدم خوب» را از «آدم بد» تشخیص داد؟
خوشبختانه بیشتر مردم خطرناک نیستند ولی گاهی تشخیص افراد خوب و بد از یکدیگر کار آسانی نیست. به توصیه های زیر توجه کنید:
۱ به فرزند خود توضیح دهید که یک غریبه چه کسی است:
الف: فردی که او اصلا نمی شناسد و یا شناخت کافی از وی ندارد. غریبه محسوب می شود.
۲ کودک شما باید بتواند در مقابل یک غریبه «نه» بگوید.
۳ کودک شما باید دیگران را از وجود یک غریبه مطلع کند.
گام اول: پرسیدن نام طرف مقابل
گام دوم: «نه» گفتن. کودک باید بتواند فریاد بزند: «این فرد پدر یا مادر من نیست و یک غریبه است.»
گام سوم: دور شدن از فرد غریبه
گام چهارم: مطلع کردن یک فرد قابل اعتماد

چگونه به کودک مان بیاموزیم معذرت خواهی کند؟



بچه های خردسال وقتی عصبانی می شوند، ممکن است جیغ بزنند، به در و دیوار لگد بکوبند یا حتی با مشت به کسی که جلوی آنها ایستاده است، ضربه بزنند.
« من هیچ کاری انجام ندادم »، « تقصیر من نبود »، « زود باش عذرخواهی کن » و .... این جملات برای همه ما آشناست؛ جملاتی که بارها و بارها و در شرایط مختلف میان پدر و مادر و فرزندان شان رد و بدل می شود. ولی اگر شما هم چنین بحث هایی دارید و دائم باید برای معذرت خواهی کردن با کودکتان صحبت کنید، بهتر است بدانید گاهی ممکن است کودک با خواهر و برادرهایش، دوستان، معلم یا حتی والدینش دچار مشکل و اختلاف نظر شود.

بنابراین به یاد داشته باشید بچه ها کامل نیستند و به همین دلیل گاهی رفتارهای اشتباهی از خود نشان می دهند. پس رفتار اشتباه غیرطبیعی نیست ولی باید بیاموزند بموقع و بدرستی معذرت خواهی کنند.
در این شرایط باید برای کودک توضیح دهید با عذرخواهی کردن می تواند نشان دهد از کار نادرستش پشیمان شده است و می خواهد آن را جبران کند؛ البته او باید بداند حتی اگر کار اشتباهی را از قصد انجام نداده، باز هم باید معذرت خواهی کند و به بهانه این که کارش عمدی نبوده است، نباید این کار را نادیده بگیرد.

جوانانمان را تنها نگذاریم



فرزندان ما در زندگی شان به خصوص در دوره جوانی با فشارهای روحی روانی زیادی دست و پنجه نرم می کنند. این مشکلات هر علتی که داشته باشد می تواند در نهایت منجر به مشکلات رفتاری شود و همچنین نگرانی، افسردگی بی خوابی و حتی اعتیاد را به دنبال داشته باشد.

والدین باید برای مقابله با مشکلات جوانان، پیش از هر چیز باید ارتباط خود را با او بهتر و صمیمی تر کنند به گونه ای که جوان بتواند به راحتی با شما صحبت و درد دل کند توجه به این نکات نیز ثمربخش است.

وقت بیشتری صرف جوان تان کنید، به خصوص اگر گرفتار هستید چون این امر منشأ این بیماری است. به فرزندتان فرصت بیشتری دهید و بگذارید تا در مورد مشکلات و نگرانی هایش صحبت کند. سعی کنید در وعده های غذایی در کنار خانواده و فرزندتان باشید.
به او کمک کنید تا از خودش انتظارات واقع بینانه داشته باشد. خود و فرزندانتان را برای شرایط پراسترس آماده کنید. برای مثال تولد یک نوزاد، نقل مکان به یک شهر جدید یا انجام دادن یک عمل جراحی از این نمونه است.

تربیت از لحظه تولد



برای خیلی از والدین تربیت فرزند وقتی شروع می شود که بچه ها با حرف زدن و رفتارهایشان با اطرافیان تعامل می کنند. در این زمان است که والدین بکن نکن های همیشگی را آغاز کرده و سعی می کنند شخصیت فرزندشان را بر اساس محدودیت هایی که برای او تعریف می کنند شکل دهند. اما وقت آن رسیده که این تصور غلط را از زندگی تان کنار بگذارید و نگاه دقیق تری به تربیت فرزند داشته باشید. سال های اولیه کودکی برای رشد شخصیت انسان اهمیت زیادی دارد و فرزندان شما احترام، عدالت، عشق، امنیت و مسئولیت را کاملاً درک می کنند. بنابراین این دوران بیشترین فرصت را برای رشد مثبت شخصیت کودک فراهم می آورد و محبت دو طرفه مطلوب تری را می تواند میان والدین و کودکان شکل دهد. 
بر اساس همین تعاملات هم هست که شخصیت فرزند شما شکل می گیرد.از طریق تعامل های خانوادگی کودک، منش و شیوه های سازگارشدن با جامعه را فرا می گیرد. در فرآیند رشد شخصیت، کودک در رابطه خود با والدین وابستگی خاصی را تجربه می کند که این وابستگی زمینه ای را برای دلبستگی های آینده کودک در دوران های بعدی زندگی به خصوص اوایل بزرگسالی ایجاد می کند. والدین با تقویت محبت بارور و ارضای به موقع نیازهای کودک، می توانند در سلامت روان امر در دوران های بعدی زندگی تأثیر بگذارند. ارتباط کودک و والد در دوران اولیه کودکی به اندازه ای با اهمیت است که نداشتن رابطه مطلوب،عواقب خطرناکی را برای فرد به دنبال دارد؛ به گونه ای که در بزرگسالی نمی تواند دنیا را در شرایط واقعی درک کند و تنها برخود تمرکز می کند و نمی تواند با دیگران رابطه داشته باشد.

مراحل طبیعی رشد نوجوانان


رشد نوجوانان دارای مراحل گوناگونی است و شما والدین باید با این مراحل آشنا شوید.
دوران راهنمایی و اوایل دبیرستان
والدین غالبا از تغییرات نوجوان خود دچار نگرانی و سردرگمی می شوند. هر نوجوان شخصیت و علائق منحصر به فردی دارد هرچند می توان ویژگی های زیر را در همه آنها مشترک دانست:
حرکت به سوی استقلال
۱ کلنجار رفتن با احساس هویت
۲ احساس شگفتی در مورد جسم و روان خود
۳ تمرکز برخود، نوسان میان انتظارات بالا و اعتماد به نفس پائین.
۴ تقلید از دوستان در طرز تفکر و لباس پوشیدن
۵ افسردگی و ترشرویی
۶ توانایی دربیان احساسات
۷ توجه به کاستی های والدین
۸ بی توجهی و گاهی بی ادبی نسبت به والدین
۹ گله و شکایت از دخالت های والدین
۱۰ تمایل به انجام رفتارهای کودکانه به ویژه در هنگام اضطراب
تغییرات علائق
و شناخت
۱ توجه به زمان حال و بی اعتنایی به آینده
۲ نشان دادن علائق روشنفکرانه
۳ توانایی انجام کارهای بدنی، ذهنی و عاطفی
مسائل عاطفی
۱ احساس شرم، سرخ شدن و فروتنی
۲ دختران زودتر از پسران از نظر بدنی رشد می کنند
۳ علاقه به جنس مخالف
۴ نگرانی درباره عقیده مردم در مورد ظاهرشان
۵ تغییر مداوم دوستان
۶ نگرانی در مورد غیرطبیعی بودن خود
اخلاقیات و ارزش ها
۱ به چالش کشیدن قوانین و محدودیت ها
۲ ظرفیت افکار انتزاعی
۳ توسعه ایده آل ها و انتخاب الگوها
۴ بیدار شدن وجدان
¤ نوجوانان کم سن و سال تر تا حدی متفاوت هستند ولی موارد فوق برای مرحله نوجوانی طبیعی قلمداد می شود.
اواخر دوران دبیرستان
و پس از آن
حرکت به سوی استقلال
۱ احساس استقلال بیشتر
۲ احساس شدید هویت
۳ به مرحله آزمایش درآوردن تجربیات
۴ توانایی تفکر در مورد عقاید مختلف
۵ مشاجره روز افزون با والدین
۶ توانایی برای سازگاری
۷ احساس ثبات عاطفی
۸ نگرانی در مورد دیگران
۹ اتکا به نفس بیشتر
۱۰ اهمیت دادن به رابطه با دوستان
تغییرات علائق
و شناخت
۱ شکل گیری عادات شغلی
۲ نگرانی زیاد نسبت به آینده
۳ اهمیت دادن به نقش خود در زندگی
مسائل عاطفی
۱ احساس عشق و شور و اشتیاق
۲ ایجاد رابطه ای جدی تر
۳ ظرفیت بیشتر برای عشق منطقی
اخلاقیات و ارزش ها
۱ ظرفیت بیشتر برای تعیین اهداف
۲ علاقه به استدلال اخلاقی
۳ ظرفیت استفاده از بصیرت
۴ تاکید بیشتر بر روی عزت نفس خود
۵ اهمیت یافتن سنن فرهنگی و اجتماعی

ترجمه از آذرشایان

(تابلوهای معناگرا)



مادری حقیقت است و نه فقط یک واقعیت!



* مادری با عشق شناخته میشود
* مادری یک مسما است، نه یک اسم
* مادری کیفیت است، نه کمیت
* دو چشم مادر دو چشمه مهر است که به سوی فرزندش سرازیر است
* عشق و مهر باید از حرکات و سکنات مادر به خوبی دیده شود
* رحم مادر از رحمت حق گرفته شده است
* مادر خودخواه نیست/ مادر خودبین نیست.
* مادر قلب است، مغز نیست. مادری یک مفهوم حقوقی نیست، حقیقی است.
* مادری حقیقت است و نه فقط یک واقعیت.
* اگر مادر نبود بازار عشق بیرونق بود.
* اگر مادر نبود عشق آبرویی نداشت/ اگر مادر نبود رنگ و بویی نداشت.
* اگر مادر نبود عشق اصالت نداشت.
* اگر روزی بر آن شدیم تا «دانشگاه عشق» را تأسیس کنیم، لزوما باید اساتید آن دانشگاه مادران باشند.
* مادر از «ما» و «در» تشکیل شده است، یعنی: «در» «ما» محو شده است! «من» او «ما» شده است! «منیت» و «انانیت» در او دیده نمیشود.

* مادر توسعه خودی یافته است، یعنی خود وجودیش توسعه یافته است و در تنگنای خود فردی نمانده، چرا که عاشق وسیع میشود و توسعه خودی پیدا میکند.

یادداشتی شفاهی از حجت الاسلام سید مهدی واعظ موسوی

مادر منبع عظیم عشق و بخشش الهی



من همه جا و هر جا که باشم، باز با شما، در آن خانه و در دلی که با شما دارم، زندگی می کنم. من هرگز از گرمی و روشنی آن خانه فاصله نمی گیرم.

امسال، روز خجسته مادر در اردیبهشت و روز پدر در خرداد ماه است. هرچند که این دو نیمه مبارک، هیچ وقت هم از هم جدا نبوده اند. این خدای مهربانی هاست که آنان را همنشین جاودانه یکدیگر ساخته است؛ همان گونه که عشق و بخشش، قرین یکدیگر و از هم جدایی ناپذیرند. 

مادر، نماد همیشگی عشق بی قید و شرط و بی چشمداشت است.
مادر به منبع عظیم عشق و بخشش الهی متصل و درهم پیوسته . . . 
رسول گرامی اسلام (ص) می فرمود: « بهشت، زیر گام های مادران است. » 
آری: بهشت را باید زیر گام های لطیف و نرم مادران و در دستان خوب و مهربان پدران پیدا کرد. 
و چه خوش است که با مادر سرشار از عشقم و نیز با پدر لبالب از سخاوتم – که نمونه ای از همه مادران و پدران همه رورزگاران اند هم گفت و گویی بکنم. 

درباره شما چه می توانم گفت جز آن که « از صمیم قلب، دوست تان می دارم! »
من به مثابه فرزند شما، چگونه می توانم از عهده شکرتان برآیم؟
هر کاری هم که بکنم، باز نمی توانم به جا و به هنگام حتی یک قطره از اقیانوس لطف و محبت تان را جبران کنم.
من به ناتوانی ام در این وادی بغرنج اقرار می آورم و توانایی بی حد و حصرتان را می ستایم و به زبان می آورم...
مادر مهربانم! روز، روز شماست؛ گرچه شب هایم را نیز از رؤیاهای قشنگ وجودتان آکنده اید. شما آن یگانه اید که هرگز از دلم بیرون نمی روید.

روزی هم که از خانه پای به برون نهادم و درپی حیاتی ناگزیر، به حیاطی تازه تر درآمدم؛ شما بهتر از همه می دانید که من – اما از خانه گرم و روشن از عشق تان، امید و اشتیاق را هم به همراه بردم ... 
من همه جا و هر جا که باشم، باز با شما، در آن خانه و در دلی که با شما دارم، زندگی می کنم. من هرگز از گرمی و روشنی آن خانه فاصله نمی گیرم.

من هر روزی را روزِ روشن و هر شبی را شب قشنگ و پرستاره و مهتابی شما می دانم.
من نه تنها روز شما را، بلکه روزگار خوب وصال تان را به شما تبریک می گویم. 
مادر مهربانم! روزتان مبارک باد! خورشید وجودتان بی غروب باد! دل تان شاد و تن تان سالم و بهترین ها، هماره برای شما بهترینان باد.

بهترین برخورد با کودکانی که درست حرف نمی زنند



گاهی یادگیری و تلفظ برخی حروف، برای کودکان کمتر از ۵ سال بسیار راحت تر از سایر حروف است...

بنابراین به جای تلفظ حروف سخت تر، حروفی که تلفظشان راحت تر است، جایگزین می کنند که به این حالت «اختلال بیان آوایی» گفته می شود. معمولا مشکل عمده چنین کودکانی تمسخر دوستان و اجبار والدین برای تلفظ صحیح کلمات است. درحالی که پدر و مادر نباید در مورد این مساله حساسیت و واکنش شدیدی نشان دهند. زیرا این کار فقط باعث بروز استرس بیشتر و جلب توجه او به مشکل تلفظی اش می شود که در نهایت کاهش اعتمادبه نفس و ارتباط کمتر او با هم سن و سالانش را در پی خواهد داشت. بیشتر کودکان مبتلا به اختلال بیان آوایی در جمع های خانوادگی و دوستان، کمتر لب به سخن می گشایند و مهارت های کلامی را دیرتر می آموزند. مورد تسمخرقرار گرفتن کودک به وسیله هم سن و سالان هم باعث ترس او از بازی با آنها می شود. 

در چنین شرایطی باید از فرزندتان بخواهید در جمع صحبت کند و در قبال پاسخ دادن او را تشویق کنید. اگر متوجه شدید کودکی او را به دلیل نوع گفتارش تمسخر می کند، مانع این کار شوید. معمولا کودکان ۶ ۵ ساله، آگاهی و دید بهتری به مشکلشان دارند و می فهمند این مشکل گذراست بنابراین راحت تر با آن کنار می آیند درحالی که کودکان کم سن و سال تر، ممکن است دچار کاهش اعتمادبه نفس و گوشه گیری شوند. به طور کلی انتظار می رود با بزرگ شدن کودک، تعداد حروفی که جابجا می کند و تلفظ آنها برایش سخت تر است، کمتر شود و رفته رفته روند بهبود را طی کند. به ندرت ممکن است در مواردی این اختلال تا سنین بزرگسالی هم طول بکشد که در این شرایط علت با «اختلال بیان آوایی» متفاوت است. در مجموع اگرچه وجود «اختلال بیان آوایی» مشکل چندانی در روابط اجتماعی کودک ایجاد نمی کند و نیازی به پیگیری و درمان ندارد، اما اگر همزمان با اختلال گفتاری دیگری مانند لکنت، درک نکردن کلمات و... است، حتما باید بررسی و اقدام درمانی انجام شود.

دکتر محمدرضا کاظمی
استادیار دانشگاه علوم پزشکی ارتش

ذره ذره وجودم عشق اوست




دست های لرزانش دیگر لطافت سابق را ندارد. چین و چروک پیشانی اش هر روز بیشتر می شود، از پله که بالا می آید نفسش به شماره می افتد.
بوی عطر یاس در حیاط پیچیده است.
شاید یادش رفته که بهار است، یادش رفته که روزش نزدیک است آخر چند سالی فراموشی هم به سراغش آمده و بر رنج بیماری اش افزوده است.
گنجشک ها لابه لای درخت انار جست و خیز می کنند، شمعدانی کنار باغچه گل داده است همه جا سر سبز است، طبیعت شکوفایی اش را جشن گرفته

اما مادر من ...

در چشم های بی رمقش هنوز زندگی موج می زند.
پاهایش دیگر توان تحمل جسم تحلیل رفته اش را ندارد. پشتش کمی خم شده است وقتی می خواهد از زمین بلند شود، یاعلی می گوید و دو دستش را به زمین می فشارد، چه دوست مهربانی است این زمین.
دست لرزانش لابه لای موهای سپیدش حرکت می کند. موهایش همچون دلش سپید شده است.
اما من هم چنان در مقابل او احساس کوچکی می کنم سر تعظیم فرود می آورم .
هنوز محتاج نگاه مهربانانه اویم.
هنوز به دعای صبحگاهش امید دارم.
هنوز صدای دانه های تسبیح که در دستان لرزان او روی هم می لغزد، به من آرامش می دهد.
هنوز خنده او قوت قلبم است هنوز به او محتاجم.
با ذره ذره وجودم عشق او را احساس می کنم.
آخر او مادر من است... مادر 

نویسنده: رمضانی

دروغ های رایج بین زوج های جوان




در یک تحقیق روان شناسی مشخص شده است که معمولا زوج های جوان دروغ های مشخص و مشهوری را به دیگری بروز می دهند . اگر یک خانم در طی روز دو مرتبه دروغ می گوید این نسبت در آقایان چهار بار در روز است .

آیا می دانید به چه دلیل زوج های جوان تمایل به گفتن دروغ به دیگری را دارند؟ در جدیدترین تحقیق روان شناسان مشخص شده است که آقایان در روابط بعد از ازدواجشان بیش از خانم ها دروغ می گویند . 
اگر یک خانم در طی روز دو مرتبه دروغ می گوید این نسبت در آقایان چهار بار در روز است . بیش از هشتاد و دو درصد خانم ها بعد از دروغ هایی که گفته اند احساس ندامت و پشیمانی دارند اما این درصد در آقایان زیر هفتاد درصد است . 
اکنون به این دروغ ها می پردازیم : 
۱ خانم ها نیز همانند آقایان مایل به مخفی کردن احساسات درونی شان هستند و زمانی که ناراحت هستند و از آنها دلیل را جویا شوید می گویند موضوع خاصی نسیت تنها حوصله ندارند یا اینکه سرشان درد می کند .
چرا همه دردها و احساسات را در خود می ریزد ، با همسرتان مطرح کنید تا بتوانید ساده تر با این موضوع کنار بیاید . 

۲ آقایان اگر نخواهند موضوعی را بگویند معمولا اینقدر دروغ می گویند و همه چیز را به هم می بافند که همسرشان سوالی را که پرسیده بود فراموش می کند .
بهتر نیست به جای مخفی کاری ، موضوعی را که باعث آزار شما شده است را با همسرتان در میان بگذارید . 

۳ خانم ها گاهی شیطنت می کنند و مقداری پول از کیف جیبی همسرشان بر می دارند . زمانی که همسرشان می گوید پول از کیف پول من برداشتی ؟ با قطعیت کامل و مصرانه این موضوع را نهی می کنند و می گویند حتما گم کرده ای یا چیزی خریده ای که فراموش کرده ای و از این نوع پاسخ ها .
اما بهتر است به این موضوع اعتراف کنید و به همسرتان بگوئید مقدار پولی که به شما می دهد کم است و نیاز به پول بیشتری دارید به جای اینکه همسرتان را به خودتان مشکوک کنید. 

۴ آقایان هنگامی که در مکانی هستند و نمی خواهند که همسرشان متوجه شود کجا هستند ، همیشه موبایل خود را از دسترس خارج می کنند یا اینکه هنگامی که همسرشان تماس می گیرد می گویند که " گوشیم آنتن نمی ده ... چی ... الو .. " و بلافاصله تلفن را به همسرشان قطع می کنند .
آیا می دانید این رفتار شما ، برای رابطه زناشویی تان یک سم است ؟ و فقط باعث می شود که همسرتان به شما مشکوک شود و زندگی تان تا مرز طلاق پیش رود . 

۵ خانم ها خواسته های فراتر از توان و قدرت اقتصادی همسرشان دارند و باعث می شوند که همسرانشان به آنها دروغ بگویند . 
به کرات دیده و شنیده ایم که طلا یا جواهراتی که داماد به عروس هدیه داده است ، تقلبی بوده اند یا به قیمتی که داماد مدعی بوده است ، خریداری نشده اند . چرا داماد باید همچین دروغی را مطرح کند ؟ زیرا خواسته های عروس بسیار بالاست . 
پس اگر می خواهید از همسرتان دروغی نشنوید توصیه می کنیم خواسته های خود را تا حد و سطح اقتصادی او کاهش دهید . 

۶ درمورد آقایان : خانه تان پر از مهمان است اما مهمان هایی که شما دوست ندارید و تمایل دارید که دیرتر به منزل برسید ، بهانه های مختلفی را بیان می کنید ، جلسه کاری پیش آمد ، در ترافیک ماندم و .... 
به جای بهانه های مختلف، خیلی صریح به همسرتان بگویید به دلیل اینکه به دیدن این افراد تمایلی ندارید پس دیرتر به منزل برمیگردید . 
۷ خانم ها تا کوچکترین مخالفتی از جانب همسرشان می بینند خودشان را به مریض بودند می دهند ، " وای میگرنم شروع شده ، وای سرم داره گیج داره ، فشارم افتاد و .... " 
تا چه زمانی می خواهید به این نقش بازی کردن های ادامه بدهید ، گفتگو مصالحه آمیز بیش از هر حرکتی پاسخ می دهد . 

۸ هنگامی که خانم ها خرید های گران قیمتی را انجام می دهند و برای اینکه همسرشان با آنها مخالفتی نکند می گویند : " این بلوز را تازه در حراج این مغازه خریدم ، قبلا گرون تر بود ، ..... 
به همسرتان بگویید با وجود اینکه قیمت بالایی داشت ولی به دلیل اینکه دوست داشتم این بلوز را داشته باشم ، خریدم . 
در انتها به تمام زوج های جوان توصیه می کنیم از دروغ گفتن به یکدیگر بپرهیزند زیرا هیچ صحبت و کلامی مانند دروغ شما را به دیگری بدبین نمی کند ، گاهی شک ها ، ظن ها شما را تا مرز طلاق سوق می دهد .

به نیازهای احساسی کودکتان با عشق پاسخ دهید




کلمات مثبت زیادی برای فرزندتان به کار ببرید.

به نیازهای احساسی و فیزیکی آنها با عشق پاسخ دهید و از کلمات سرزنش آمیز دوری کنید.
بسیار تلاش کنید تا در خانه و جامعه، نمونه و الگوی خوبی باشید. از کلماتی مانند «متأسفم»، «لطفاً» و «متشکرم» استفاده کنید.
هنگامی که فرزندتان خشمگین است، بحث می کند یا بی حوصله است، او را در آغوش بگیرید، نوازش کنید، یا کارهای محبت آمیزی را که دوست دارد، انجام دهید.

شکل های خشونت آمیز تنبیه را به کار نبرید. پدر و مادر باید سال ها پیش از نوجوانی، قانون تشویق و تنبیه را همزمان آغاز کنند.
هنگامی که بچه ها به نوجوانی می رسند، اجازه دادن به آنها برای شکستن قوانین مهم، تنها خشونت را بیشتر می کند.
برنامه ریزی کنید تا بخشی از روز را با کودکان یا نوجوانانتان سپری کنید و کارها یا بازی هایی را انجام دهید که دوست دارند.
برای برخی شب ها، بازی خانوادگی درنظر بگیرید، به گونه ای که افراد خانواده بتوانند با هم باشند. برای هر شب، نام یک نفر را بنویسید که می تواند بازی را انتخاب کند.

یکی از بهترین راه های آشنایی فرزندتان با گزینش و انتخاب درست، تشویق او به آشپزی با شما است. به او اجازه دهید در همه مراحل، از تهیه لیست خرید تا پختن و سرو غذا، همکاری کند.

همانطور که فرزندتان بزرگ می شود، برای گسترش و بهبود مهارت ها و توانایی های گوناگون در محدوده زندگی اش، وقت بیشتری را صرف می کند. باید تا جایی که ممکن است با تشویق و فراهم کردن تجهیزات، ابزارها و آموزش های مورد نیازش، به او کمک کنید.
سلامتی و تندرستی فرزندتان به مراقبت و توجه شما در سال های نخست وابسته است. با معاینه منظم فرزندتان توسط پزشک، حفظ او از تصادفات و اتفاق ها، فراهم کردن رژیم غنی غذایی و تشویق او به ورزش در زمان کودکی، کمک می کنید بدنش را حفظ و نیرومند کند.
برای القای ارزش ها و باورهای خود به فرزندتان باید آنها را در زندگی با شما می بیند. به این توجه می کند که سر کار چگونه توبیخ می شوید، چگونه به باورهای خود پایبند هستید و اینکه آیا به پندها و نصیحت هایتان عمل می کنید یا نه.

به عنوان پدر و مادر، یکی از مهم ترین هدیه های شما به فرزندتان این است که به بهبود اعتماد به نفس او کمک کنید. فرزندتان به پشتیبانی و تشویق همیشگی شما نیاز دارد تا بتواند نیرومند شود. دوست داشتن او، سپری کردن با او، گوش دادن به حرف هایش و ستایش از هنر و برتری هایش، همگی بخشی از هدیه های شما هستند.
فراموش نکنید که در هر سنی به فرزندتان بگویید: «دوستت دارم».

زندگی زوج ها بعد از تولد فرزند




تولد فرزند با همه لذت و شادی که به زندگی تان می آورد، مثل یک بمب وسط رابطه دو نفره شما می خورد و آن را از همه جهت تحت تأثیر قرار می دهد. از افسردگی زایمان گرفته تا مشکلات خواب، هزینه های زندگی و حتی حضور فرد سومی که توجه همه را به خود معطوف می کند. طبق تحقیقات انتشار یافته در مجله روانشناسی خانواده، رضایت زناشویی ۶۷ درصد زوج ها بعد از بچه دار شدن کاهش پیدا می کند. به گفته جان گاتمن، محقق این پژوهش، «مشاجرات بعد از بچه دار شدن امری معمول است و بسیاری از زوج ها فکر می کنند غیرقابل اجتناب بوده و پذیرفتنی است. 

اما آنچه آنها نمی دانند آن است که مشاجرات تاثیراتی منفی بر کودکان آنها دارد». دو دهه تحقیقات نشان می دهند که تعارضات زناشویی برای کودکان بد است و باعث افزایش احتمال ابتلا به افسردگی، اختلالات ارتباطی و کاهش مهارت های اجتماعی در دوره های بعدی می شود. بنابراین وقتی کاهش سریع در رضایت زناشویی و افزایش در خصومت وجود دارد، این وضعیت به کودکان انتقال پیدا می کند و کودک را تحت تاثیر قرار می دهد.بر اساس آنچه از این تحقیقات بدست آمد زوج های شاد در تمام طول عمر در حال کشف یکدیگر هستند. آنها در تمام زندگی نسبت به همه رفتارهای مثبت یکدیگر قدردانی دارند و این رفتارها را جزو وظایف طرف مقابل تلقی نمی کنند. این زوج ها از شیوه های مدیریتی متفاوتی برای حل تعارضات خود کمک می گیرند و مهارت ارتباطی بالایی دارند که مشاجراتشان را به سمت نرم خویی متمایل می کند. آنها فعالیت های مشترک دارند، با هم شام می خورند، بازی های خانوادگی دارند و در مراسم مختلف شرکت می کنند. در یک رابطه قوی، زوج ها از هم حمایت می کنند و به اهداف، ارزش ها و آرزوهای هم احترام می گذارند.

زنـدگـی زیـبـا در خـانـواده کـلید مـی خورد



به نظر من خانواده یکی از ارکان اصلی هر جامعه ای است. البته خانواده فقط یک واژه است و خانواده سالم معنای درست و دقیق تری از این واژه محسوب می شود.

اگر بچه ها در خانواده ای سالم رشد کنند و تربیت شوند، حتما در آینده جامعه سالم تری خواهیم داشت و افراد جامعه نیز با روان سالم تر و بی عقده تر به کسب و کارشان می پردازند. من به تربیت سنتی و پایبند بودن به خیلی از مسایل معتقدم، زیرا دیده ایم بچه هایی که در خانواده های سنتی رشد کرده اند، چقدر موفق تر بوده اند. افرادی مثل دکتر حسابی، دکتر قریب، دکتر درخشان و... و چه خوب است که روش درست قدیمی ها را برای تربیت امروز فرزندانمان به کار ببندیم. بهترین خاطرات دوران زندگی من در خانواده ام شکل گرفته است و حالا وقتی مثل یک آلبوم آنها را ورق می زنم، دل تنگشان می شوم. حالا خیلی کم می توانیم خانواده های منسجم و بی دغدغه را ببینیم. 

متاسفانه جامعه امروز ما به جامعه فرزندسالار تبدیل شده است که این مساله نه خوب است و نه بد، اما گاهی بد بودنش بیشتر نمایان می شود؛ آن هم به این دلیل که جوان های ما بی تجربه هستند و اصلا هم نمی خواهند از تجربه های دیگران استفاده کنند، حتی کسانی که خیر و صلاحشان را می خواهند. من موفقیت یک انسان را در پرورش او در یک خانواده گرم و مهربان می دانم چون هر چقدر فردی در خانواده ای صمیمی تر بزرگ شود، اعتمادبه نفس بیشتری هم پیدا می کند. این بچه ها وقتی بزرگ می شوند، دیگر سراغ عقده ها و آرزوهای بر باد رفته شان نمی روند و هم برای خود و هم جامعه و مردمشان مفید خواهند بود. باید پیش از اینکه خانواده ای از هم پاشیده شود، آن را دریابیم و قدر روزهای زندگی مان را بدانیم زیرا معلوم نیست فردایی در انتظارمان باشد و باید یاد بگیریم خوب زندگی کنیم تا بعدها حسرت روزهای رفته را نخوریم و به اندازه ای که زنده هستیم، احساس شادی و نشاط کنیم چون در برابر خدا، روح و جسم خودمان نیز مسوول هستیم و باید شاد بودن را بیاموزیم و البته آموزش دهیم... و به یاد سهراب سپهری که فرمود: زندگی گل به توان ابدیت/ زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما/ زندگی هندسه ساده و یکسان نفس هاست.

تورج نصر
دوبلور

پر کردن چاله های زندگی با عشق



نگاهی به آمار روز افزون طلاق در کشور زنگ خطر را برای همه زوج های ایرانی به صدا درمی آورد؛ زنگ خطری که اگر آن را نشنوید ممکن است خدای ناکرده شما هم یکی از زوج هایی باشید که در نیمه راه زندگی از هم جدا می شوند. اکسیر معجزه آوری که می تواند زندگی شما را از بهم پاشیدگی حفظ کند، عشق و ابراز علاقه است.

یادگرفتن این که چطور به هم محبت کنید تا به آرامش برسید و احترام میان تان از بین نرود. هیچ گاه فراموش نکنید که شما و همسرتان باید مکمل یکدیگر باشید. با هم شدن شما، نقاط ضعف و قوت تان را تشدید یا برطرف می کند و از شما دو نفر یک خانواده با تعاریف جدید می سازد. بنابراین سعی کنید فردیت خود را بهبود ببخشید تا بتوانید «ما» را در زندگی تان تقویت کنید.

 باید آنچه را که شما را نسبت به او ناامید می کند در خود بشناسید و بپذیرید، آنچه را که در آن افراط کرده اید رها کنید، مواردی را که در آن کم کاری و قصور ورزیده اید با کوشش خود جبران کنید و در حقیقت از مهارت های ارتباطی ای که بلد نیستید، استفاده نکنید. کاملا طبیعی است که بین یک زوج صفت های شخصیتی وجود داشته باشد که همخوانی ندارند و در افکار و عقایدشان اختلاف نظر وجود داشته باشد.

همسرانی که می گویند نمی دانیم چرا دعوایمان می شود؟ به دلیل عدم آشنایی به صفات یکدیگر است. اگر بدانیم سر چه موضوعاتی اختلاف خواهیم داشت، می توانیم آنها را کنترل کنیم و چاله های اتوبان زندگی را بشناسیم تا در مواقع عبور ، دیگر در آن نیفتیم.

ازدواج همیشه سلامت بخش نیست



تقریبا تمام تحقیقاتی که درباره ازدواج انجام شده اند، نشان می دهند که ازدواج به شدت با سلامت و رفاه ارتباط دارد. اما پژوهش های جدید به طور فزاینده ای دیدگاهی متعادل تر از به اصطلاح مزایای ازدواج را ارائه می کنند. چندین بررسی جدید، نشان می دهند که منافع ازدواج نصیب زوج هایی که روابط بین فردی شان دچار مشکل است، نمی شود و برعکس، افرادی در چنین وضعیتی نسبت به افرادی که اصلا ازدواج نکرده اند، وضعیت سلامت بدتری خواهند داشت.

این نتایج برای پژوهشگران شگفت انگیز بوده است چون در سال های قبل همه شواهد نشان می داد که افراد مجرد وضع سلامتی بدتری نسبت به افرادازدواج کرده دارند، اما اخیرا یک بررسی بزرگ که سال گذشته نتایج آن منتشر شد چنین نتیجه گیری کرد که افرادی که هرگز ازدواج نکرده اند نسبت به افرادی که ازدواج کرده و بعد طلاق گرفته اند، وضع سلامتی بهتری دارند. بر این اساس، ازدواج تحت استرس می تواند به اندازه سیگار کشیدن مرتب، برای قلب بد باشد. علاوه براین، زنانی که با شوهران شان رابطه شادی ندارند و زنانی که در متارکه عاطفی با شوهران شان هستند، پاسخ های ایمنی ضعیف تری نسبت به زنانی که روابط شاد تری با همسران شان دارند، یا با رضایت از آنها طلاق گرفته اند نشان می دهند. 

درواقع استرس مربوط به اختلافات زناشویی می تواند به شدت بر سلامت بدن اثر بگذارد و آن را به خطر بیندازد. به نظر می رسد صرف ازدواج کردن برای محافظت از سلامتی فرد کافی نیست. و آنچه در ازدواج اهمیت دارد، روابط بین زن و شوهر است، نه خود نهاد ازدواج. پژوهشگران می گویند عاملی که موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از هدف های ازدواج است و دور شدن زن و شوهر از یکدیگر می تواند آنها را به تهدیدی برای سلامت هم تبدیل کند.

دامادهای مریخی؛عروس های ونوسی




امروزه ازدواج به عنوان مهم ترین اتفاق زندگی هر انسان، برخلاف گذشته به چالشی بزرگ پیش روی خانواده ها تبدیل شده است.

سوای از مشکلاتی چون هزینه های گزاف، چشم و هم چشمی های متداول، مهریه های سنگین و گاه نامتعارف؛ نبود تفاهم فرهنگی و فکری عروس و داماد ها وضعیت را به گونه ای رقم زده است که عروس های ونوسی به دامادهای مریخی بله می گویند و متاسفانه پس از گذشت زمانی کوتاه سر از دادگاه های خانواده درمی آورند.

شاید اگر افراط در تساهل و تسامح در ابتدای آشنایی دخترها و پسرها با هم نبود، هرگز شاهد جدایی های زودهنگام و سختگیری و خشونت های بعدی آنها نبودیم.

کارشناسان حوزه خانواده بر این باورند که آنچه باعث شکست زوج های جوان در ازدواج می شود، نبود شناخت کافی، ناهمگونی فرهنگی و توجه به ظواهر و تجملات به جای گرایش به معنویات و اخلاق میان آنهاست.

امروزه ازدواج سنتی تغییر شکل داده است. دیگر دختران و پسران برای انتخاب زوج خود به نظر بزرگ ترها کمتر اعتنا می کنند، خبری از ازدواج های ساده نیست و چشم و هم چشمی و تجمل گرایی کار را به جایی رسانده که آنها پس از مدتی کوتاه درمی یابند با وجود برگزاری مراسم اشرافی و بریز و بپاش های بی مورد، از خلأ چیزی به نام عشق و همدلی در زندگی مشترک رنج می برند.

شاید یکی از دلایل ازدواج گریزی جوانان افزون بر مشکلات اقتصادی و ... نیز مشاهده شکست همسانان خود در ازدواج است. موضوعی که موجب افزایش سن ازدواج جوانان شده و کارشناسان همواره نسبت به آن هشدار می دهند و هنوز راهکار جدی برای آن اندیشیده نشده است.

تغییر سبک مراسم ازدواج از خواستگاری و خرید گرفته تا مهریه های عجیب و غریب و تزئین ماشین عروس و مهمانی های اشراف مآبانه و ازدواج با کمک سایت های همسریابی و ... موضوع پرونده ویژه «جام جم» است که در صفحات ۱۰ و ۱۱ می خوانید.

با این مردان ازدواج نکنید!



نداشن اعتماد به نفس به معنی خصوصیتی « همه یا هیچ » نیست. برخی از مردان، آنقدر بی ثبات و دچار ضعف اعتماد به نفس هستند که تقریبا ایجاد رابطه ای پایدار با آنها ناممکن است.

اگر از زنان بپرسید حاضرند با مردی که دچار ضعف اعتماد به نفس است ازدواج کنند یا نه، مطمئنا جواب آنها منفی خواهد بود، اما دقیقا این همان کاری است که بسیاری از زنان انجام می دهند.

در واقع یک مرد با اعتماد به نفس پایین، ممکن است برای برخی از زنان جذاب هم باشد به خصوص اگر برخوردهای قبلی شان با مردان خودشیفته ای بوده باشد که فقط به خودشان فکر کرده اند و توجهی به آنها نداشته اند. از دیدگاه زنی که با چنین مردانی برخورد داشته، ممکن است آنها حساس و علاقه مند جلوه کنند، خجالتی و محجوب باشند و زیاد به نظرات اطرافیان اهمیت بدهند، اما باید مراقب بود چون این تمام ماجرا نیست؛ این مرد با اعتماد به نفس پایین ممکن است تا آخرین ذره عشق را بگیرد و در مقابل چیزی به طرف مقابل ندهد. علاوه بر این برای کسب حس اعتماد به نفس می تواند بلاهایی را سر شما بیاورد که تحملش برای هر کسی غیرممکن است!
ویژگی های مرد با اعتماد به نفس پایین
افراد با شخصیت با اعتماد به نفس پایین نشانه های کلیدی دارند که باتوجه به آنها می توانید این افراد را شناسایی کنید:
۱. نیاز مداوم به تایید
آنها به سرعت اعتماد به نفسشان را از دست می دهند. با کمترین مشکلی سخنانی مانند «چه کار احمقانه ای کردم » یا « همیشه بد می آورم » به زبان می آورند.
۲. حسادت و انحصارطلبی
این مردان چندان اجتماعی نیستند، اما با دوستان و خانواده شان رابطه نزدیکی دارند. آنها به شما می چسبند و اجازه نمی دهند حیطه فردی خود را داشته باشید. عشق آنها بیشتر شبیه یک تار عنکبوت است که شما باید همیشه گرفتار آن باشید در غیر این صورت او از شما رنجیده می شود.
۳. بی اعتمادی
آنها به دیگران بی اعتمادند، همیشه به انگیزه های دیگران شک می کنند و معتقدند ازشان سوءاستفاده می شود. در نتیجه همیشه از دیگران انتقاد و به سرعت خطاهای آنها را پیدا و به آنها اشاره می کنند. از انتقادهای همسرشان درمورد اعضای خانواده و دوستانشان یا مورد سوال قراردادن انگیزه های آنها، بسیار ناراحت می شوند، چون فکر می کنند آنها تنها کسانی هستند که خالصانه دوستش دارند.

● زندگی با مرد دچار ضعف اعتماد به نفس
نداشن اعتماد به نفس به معنی خصوصیتی « همه یا هیچ » نیست. برخی از مردان، آنقدر بی ثبات و دچار ضعف اعتماد به نفس هستند که تقریبا ایجاد رابطه ای پایدار با آنها ناممکن است. در این موارد همسران فقط باید از انجام کارهایی که این بی ثباتی را تشدید می کند، بپرهیزند. اگر تا الان با چنین خصوصیاتی آشنایی نداشتید و حالا می بینید که کار از کار گذشته و با چنین مردی در شرف ازدواج هستید، به این نکات توجه کنید.

● مسوولیت ضعف اعتماد به نفس طرف مقابل را نپذیرد
سعی نکنید با اطمینان دادن مداوم به طرف مقابل و تغییر سبک زندگی برای تطبیق یافتن با او، با ضعف اعتماد به نفس او کنار بیاید. شما با انجام این کار ناآگاهانه مسوولیت نقص شخصیتی طرف مقابل را به دوش می گیرید. اگر مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید، بی اعتماد به نفس است، ابتدا باید این نقیصه را بشناسید. این احساس اعتماد به نفس پایین، قبل از آشنایی با شما هم در او وجود داشته و فقط خود او می تواند این مشکل را حل کند.

● شیوه زندگی تان را به خاطر ضعف اعتماد به نفس طرف مقابل تغییر ندهید
مرد با اعتماد به نفس پایین تمایل دارد عرصه زندگی را بر شما تنگ کند، همیشه در حال سرزنش دیگران باشد و به طور غیرعادی حسادت عاطفی از خود نشان دهد. چنین مردی ممکن است بخواهد شیوه زندگی تان را مطابق ذهنیات نادرست او تغییر دهید و به شما فشار آورد که روابطتان را حتی با اعضای خانواده تان، محدود کنید یا به کوچک ترین جزئیات سر و وضع شما کار داشته باشد. هرچه بیشتر زندگی تان را به دلیل حس اعتماد به نفس پایین او تغییر دهید، کمبود اعتماد به نفس او بهبود نمی یابد و حتی بدتر هم می شود، بنابراین از ابتدا نباید تن به چنین خواسته های غیرمنطقی ای بدهید.
خبر خوب این است که می توان بر ضعف اعتماد به نفس فرد غلبه کرد، اما این کار فقط هنگامی قابل انجام است که شخص قبول کند دچار چنین شخصیتی است و باید برای حل این مشکل اقدام کند و از روان شناسان کمک بخواهد.