۱۳۹۱ آبان ۲۲, دوشنبه

در ستایش بانوی باوقار ایرانی؛ لیلا حاتمی


لیلا حاتمی، بازیگر زن ایرانی ستاره اولین فیلم برنده اسکار این کشور هم هست؛ این روزها در چک است و برنده جایزه گوی بلورین بهترین بازیگر زن برای فیلم «پله آخر» شده است؛ با فیلمی که «علی مصفا» همسرش نوشته و کارگردانی کرده است. حاتمی در خانواده ای بزرگ شد که خون سینما در آن جریان داشت.
پدرش یکی از کارگردانان مشهور ایرانی است. لیلا در زمان کودکی نیز در فیلم های او نقش ایفا می کرد. حاتمی که در گذشته دانشجوی مهندسی برق بوده، امروز یک ستاره بین المللی سینماست.
همسرتان با انتخاب شما به عنوان بازیگر نقش اول فیلمش در حقیقت به طور کنایه ای می خواست بازیگری را انتخاب کند که هرچه او بگوید انجام دهد؟
(با خنده) من همیشه این شیوه را دوست داشتم. زمانی که بازی می کنم به کارگردان گوش می دهم و تحت فرمان او هستم.
غالبا در فیلم هایت نقش «لیلا» را بازی می کنی. تفاوت «لیلای» روی صحنه با «لیلایی» که اکنون اینجا نشسته است در چیست؟
درواقع، این بار نام نقش «لیلی» است. من لیلا های زیادی را بازی کرده ام و این یک حقیقت است اما این بار این نقش یک لیلی است. تفاوت لیلا و لیلی در فرهنگ ما یک تفاوت ظریف است. زیرا لیلا یک اسم مرسوم است اما لیلی پیچیده تر است. این نام به یک خانواده اصیل، نه لزوما ثروتمند اما با یک پس زمینه خوب بر می گردد و نام لیلی یکی از نام های شخصیت اشعار ماست که به داستانی عاشقانه مربوط به قرن ششم، بازمی گردد. بنابراین لیلی نماینده زن جوان و زیباست.
ریشه های عمیق فرهنگ ایرانی واقعا در فیلم دیده می شوند این طور نیست؟ از نظر داستان غیرخطی یا واقعیت های مجازی مانند رویا؟ در نتیجه لیلی چیزی از این دست را به ما نشان می دهد؟
لیلی یک نام ایرانی است. در حالی که لیلا یک اسم عربی است اما لیلی از آنجایی که در ادبیات ما اهمیت دارد بیشتر ایرانی محسوب می شود.
چه بخشی از این نقش بیش از همه برایت چالش برانگیز یا جذاب بود؟
آنچه که من در مورد این شخصیت دوست داشتم این بود که او دروغ می گوید و این عین حقیقت است. چیزی که در بسیاری از فیلم ها آن را نمی بینی. دروغ گفتن برای هیچ، اما این «هیچ» هزینه های زیادی را با خودش همراه دارد و قضیه را بسیار جدی می کند، حتی ممکن است به اندازه یک زندگی تمام شود. اما او دروغ می گوید برای هیچ و من این را دوست دارم.
فکر می کنی که او چرا به این آسانی دروغ می گوید؟
زنان این کار را می کنند. من به خاطر دارم که خودم هم این کار را انجام می دادم. به عنوان مثال من گاهی برای خودم دسته گل می فرستم و به روی خودم هم نمی آورم. اما خود من این کار را کرده بودم! آن زمان بسیار جوان بودم. فکر می کنم زنان این قبیل اتفاقات را دوست دارند.
به نظر شما همین امر انگیزه شخصیت لیلی در فیلم «پله آخر» برای دروغ گفتن است و مشکلات بسیاری را رقم می زند؟
من فکر می کنم در این فیلم دروغ ها حتی برای این مساله هم نیست، او برای این کارها برنامه ریزی نکرده است. او می خواهد خودش را مهم کند. او این کارها را انجام می دهد ولی برایشان برنامه ریزی نکرده است.
قبلا گفته اید که سینمای ایران در حال حاضر نوعی رنسانس را تجربه می کند. فکر می کنید این از کجا نشات گرفته است؟
این مختص زمان حاضر نیست، نمی خواهم بگویم اکنون بهتر است بلکه می گویم امروز متنوع تر شده است. به طور مثال سال های گذشته ما فقط یک کلیشه داشتیم و فکر می کردیم که این کلیشه برای جهان خارج جذاب است و این عجیب است که ما سال ها همان کلیشه را دنبال می کردیم و شاید شجاعت تجربه کردن چیزهای متفاوت را نداشتیم.
اما فیلم های داخلی مطمئنا متنوع تر و جذاب تر از آنهایی است که صادر شده اند.
ما در داخل این شجاعت را داریم. اما فکر می کنم بعد از موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین»، یا حتی قبل از آن، می توانم بگویم در داخل کشور نسل جدیدی از کارگردانان (در مورد همسرم صحبت نمی کنم. او را کنار می گذارم زیرا اولین فیلم او مربوط به هشت سال پیش است.) شکل گرفته. چیزی که از آن می گویم این است که پنج سال پیش بسیاری از کارگردانان نسل جدید مورد توجه نبودند. به عنوان مثال تنها یک یا دو هنرمند وجود داشتند و همه به قوانین پایه ای و تکنیک های اولیه احترام می گذاشتند. این چیز جدیدی برای من به عنوان یک بازیگر است و سال های گذشته شرایط به این گونه نبود.
این تفاوت به نسبت گذشته در چیست؟ در گذشته کارگردانان محدودی با نفوذ بیشتری وجود داشتند؟
امروز شرایط تغییر کرده است به عنوان مثال می توانی یک نقش زیبا را از یک فیلمنامه نویس برای یک کارگردان فیلم اولی بازی کنی، آنها دانش تکنیکی لازم را دارند و به اندازه کافی برای مدیریت یک فیلم بالغ شده اند.
این چیزی است که می خواهی مردم جهان در مورد ایران یا بهتر بگویم فیلم ایرانی بدانند؟
اگر مردم فیلم های باکیفیت را ببینند، می توانند ایران واقعی را کشف کنند.

روزنامه شرق ( www.sharghnewspaper.com )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر